شیطونیهای ایلیا
مامان فدای پسر شیطونش شه که روز به روز داری شیطونتر و شیرین تر میشی . شیطونتر که چه عرض کنم اصلا آروم و قرار نداری مدام از این اتاق به اون اتاق از اتاق به آشپزخونه و سراغ کابینت و بهم ریختن وسایل وقتی هم مامان صدات میکنه میگه نکن عیبه لامپ و نشون میدیو میگی لامپه !!!!میخوای حواس مامانی رو از کار بدت پرت کنی . روزهای پنج شنبه مامان تعطیله و میخواد از فرصت استفاده کنه یکم خونه رو تمیز کنه ولی چه فایده امان از پسر شیطون . ولی مامان اصلا ناراحت نمیشه و با هر شیطونیت هزار بار قربان صدقه ات میره . برا پسر گل مامان همه آقایون عمو هستن و همه خانمها عمه.از مادر جون هم چند تا کلمه ترکی یاد گرفتی به مامان میگی پاخو پاخو ( پاشو) اگه بلند نشم به ترکی میگی دو (پاشو). فدای دو زبانه بودنت شم معلوم نیست زبان اصلیت چی بشه زبان مادری یا زبان پدری!! تازگیها یاد گرفتی بازبان خودت آواز بخونی برا مامان صدات از بهترین صداهای دنیا قشنگتره . وقتی خوابت میاد دراز میکشی با دست میزنی روی سینت و میگی لالا لالا. وقتی هم مامان و بابا دارن واست لالایی میخونن تازه یادت میافته به عروسک و هر کسی که میشناسیو میگی هاپو لالا . پیشی لالا. ننین(نسرین عمه نسرین) لالا. دداد(عمو سجاد) لالا/ مامان( مادر بزرگ) لالا. دوست داری واسه همه لالایی بگیم. عاشق دستگاه عابر بانکی اگه از کنارش رد بشیم اشاره میکنی که بریم اونجا . دیشب یه اقا داشت با عابر بانک ور میرفت تو هم به مامان میگی مامان عمو بابا نان داد. منظورت این بود که عمو داره اونجا مینویسه. قربون حرف زدنت شم مامان جون.